سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خیرى را که آتش دوزخ در پى بود خیر نتوان به حساب آورد ، و شرّى را که پس آن بهشت بود ، شرّ نتوان وصف کرد . هر نعمتى جز بهشت خوارست ، و هر بلایى جز آتش دوزخ عافیت به شمار . [نهج البلاغه]
 
شنبه 92 مهر 6 , ساعت 3:22 عصر


سکوت می کنم تا کسی ازم نرنجه ...سکوت میکنم که غرورم حفظ شه ... سکوت میکنم تا تو در وجدانت سکوتم را معنا کنی... من با لبهای بسته و دل مالامال گله دوستت دارم .تو عشقم" آزادی گرچه آزادیت در نگاه بعضی به بی رگیم تفصیر  می شود گرچه مغزم  آتش می گیرد با یاد آوری گفته هایشان و میمیرد اما دل من با نوازش دستانت آرام میگیرد به اینکه روزی مرا دریابی  با من یک دل و پیمان شوی خوشم.

نانا میگه : ...هیسسسسسسسس عزیزم خسته اس حوصله حرفای تو دلمو" غرغر میشنوه




لیست کل یادداشت های این وبلاگ